نمی دونم دیگه چقدر اینجا می نویسم…
فقط می دونم که :
برای تو می نویسم…
جانم !؟...
میترسم...!
از چی ؟...از کی ؟...از کجا ؟...
از همه...از آدمای عاقل...:((
یعنی یه دونه عاشق نمی تونه جلوشون وایسه !؟...یا دوتا !؟...
چرا میتونه...میتونن...به شرط اینکه با هم باشن...هیچ وقت همدیگرو تنها نذارن...میتونیم...میتونیم...میتونیم...:) :((
خب پس چی دیگه !؟...
هیچی دیگه...فقط باید شرطش رعایت بشه...همین...!
چه شرطی !؟...
بالاتر گفتم...:((
ااا...حالا بگو دیگه...
اینکه همیشه پیش گلت بمونی...من دلم برات تنگه...:(
خب منم بالا تر جواب دادم گلکم...:)...@};-
اوهوم...:)
اهوم یعنی چی !؟...
یعنی من خیلی دوست دارم...اون قدر که نمیشه گفت و تصورشو کرد...:) :((
عاطفه !...
جان عاطفه...!
کجایی !؟..
پیش تو...مگه جایی به غیر از پیش تو دارم که برم...؟
:((
عبا سم...
آقا عباسم...
امیر عباسم...
بخشش و ایثار از تو...
نه...!هق هق وصال از من...این طوری کنی ها...:((
...this desert rose...helay...helay...
...i want may god....just my god...:((
...I am here..In your arms... !!!...MY little flower...:)
امیر عباسم...خوبی نازنینم...؟
اهوم :):P
:)
عاطفه...
/-: ...
خدای من !؟...
تو که خدای من بودی...
مگه نیستم دیگه !؟...
چرا نباشی..؟تو تا نداره خدای منی...فقط بقیه باید بذارن...
یعنی اگر بقیه نذارن تو نمی خوای !؟...
نه...نظر من به بقیه ربطی نداره...فقط خدا باید دستای نامهربونا و عاقل ها رو از بین من و تو برداره...اون وقت راحت میشیم...راحت میشم...:((
چرا گریه می کنی حالا !؟...باشه...برمی داره...
گریه...؟ آخه بعضی وقتا دیگه نمیتونم گریه نکنم...یعنی میاد روزی که بتونم ...گریه کنم...؟ خدایا...خودت کمکمون کن...زیر بارون دعا کردی...؟مستجاب میشه ها ...حتما دعا کن...:)
دعا کردم و می کنم...برای گلم...:)
کدوم گل...؟
نمی شناسیش ؟
نه...! :(
خیلی بدی...
چون نمیدونم برا کدوم گلت دعا کردی بدم...؟
جانم !؟...
میترسم...!
از چی ؟...از کی ؟...از کجا ؟...
از همه...از آدمای عاقل...:((
یعنی یه دونه عاشق نمی تونه جلوشون وایسه !؟...یا دوتا !؟...
چرا میتونه...میتونن...به شرط اینکه با هم باشن...هیچ وقت همدیگرو تنها نذارن...میتونیم...میتونیم...میتونیم...:) :((
خب پس چی دیگه !؟...
هیچی دیگه...فقط باید شرطش رعایت بشه...همین...!
چه شرطی !؟...
بالاتر گفتم...:((
ااا...حالا بگو دیگه...
اینکه همیشه پیش گلت بمونی...من دلم برات تنگه...:(
خب منم بالا تر جواب دادم گلکم...:)...@};-
اوهوم...:)
اهوم یعنی چی !؟...
یعنی من خیلی دوست دارم...اون قدر که نمیشه گفت و تصورشو کرد...:) :((
عاطفه !...
جان عاطفه...!
کجایی !؟..
پیش تو...مگه جایی به غیر از پیش تو دارم که برم...؟
:((
عبا سم...
:((
آقا عباسم...
:((
امیر عباسم...
بخشش و ایثار از تو...
نه...!هق هق وصال از من...این طوری کنی ها...:((
...this desert rose...helay...helay...
...i want may god....just my god...:((
...I am here..In your arms... !!!...MY little flower...:)
امیر عباسم...خوبی نازنینم...؟
اهوم :):P
:)
عاطفه...
/-: ...
خدای من !؟...
تو که خدای من بودی...
مگه نیستم دیگه !؟...
چرا نباشی..؟تو تا نداره خدای منی...فقط بقیه باید بذارن...
یعنی اگر بقیه نذارن تو نمی خوای !؟...
نه...نظر من به بقیه ربطی نداره...فقط خدا باید دستای نامهربونا و عاقل ها رو از بین من و تو برداره...اون وقت راحت میشیم...راحت میشم...:((
چرا گریه می کنی حالا !؟...باشه...برمی داره...
گریه...؟ آخه بعضی وقتا دیگه نمیتونم گریه نکنم...یعنی میاد روزی که بتونم ...گریه کنم...؟
خدایا...خودت کمکمون کن...زیر بارون دعا کردی...؟مستجاب میشه ها ...حتما دعا کن...:)
دعا کردم و می کنم...برای گلم...:)
کدوم گل...؟
نمی شناسیش ؟
نه...! :(
خیلی بدی...
چون نمیدونم برا کدوم گلت دعا کردی بدم...؟