لغت نامه...


شروع کردم به نوشتن یک لغت نامه...دو لغت اول لغت نامه اینهاست :

 

پدر : محبت

مادر : عشق

 


برای تو

 

من در پی نشانه ای از آشنای و

یک آسمان ستاره قطبی است چشم تو

حالا که از قضا سر راهم رسیده ای

این قدر بی ملاحظه از پیش من نرو

آماده باش می دهم ای کشتی وقار !

باد غزل وزیده ، مهیای جنگ شو

ده ، نه ، دوباره داغ دلم تازه می شود

آماده مبارزه ام ، چار سه دو

هر چند در مبارزه مغلوب می شود

توفان شعر های من از نوح چشم تو

اما برای عاشق در حال احتضار

دردی مبارک است تب شعر های تو

 

محمد رضا لطفی


 

نامه پرهلیا جلوی روم هستش...شاید اولین و مطمئنا آخرین...بازش نمی کنم...می دونم توش چی نوشته...دیگه از گوشه و کنایه خسته شدم...باید پسش بدم...می ذارمش لای کتابام...

 


 

نظرات 2 + ارسال نظر
ساحل چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:43 ب.ظ http://www.saheloderakht.blogsky.com

چه لغت نامه ی مقدسی...:)

[ بدون نام ] دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 01:28 ق.ظ

هنوزم لغت نامتو داری ادامه میدی مهربونم...؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد