جان عزیز ؟...


می دونی عزیز...

برام سخته از درد گفتن وقتی درد این همه آدم گرسنه رو می بینم...

ولی...اومدم که دردامو بریزم بیرون...شب یلداست...وقتی می آم پای این کامپیوتر خوابم می گیره...وقتی می رم تو رختخوب دراز می کشم مغزم پر می شه از افکار مزاحم...افکاری که از دلت شروع می کنه...همین جوری می خوره و می یاد بالا...می آد تا زیر گلوت گیر می کنه...دوباره از اول...گلوم از بغض درد می کنه...یه هفته ای می شه ...هنوز برام عادت نشده ولی خودمونیم...خوب ساختی باهاش عباس...ولی باورت می شه...آره باورم می شه و خوشحالم...

دلی ندارم که به کسی هدیه بدم...غرور شکستمو با گچایی که از دیوارای قلبت کنده کاری کردم دارم می بندم...امیدوارم دیگه بر نگردی...من دیگه برگشتنی نیستم...یه دل نو خریدم گذاشتم جای اون دله...ولی هنوز یه کمی محوه...توش باید یه چیزی بریزم تا شکل بگیره ...ولی چیزی ندارم...

 

دستام خالیه... سنگینم از سکوت...

دستام خالیه... سنگینم از سکوت...


دستام خالیه... سنگینم از سکوت...


دستام خالیه... سنگینم از سکوت...


دستام خالیه... سنگینم از سکوت...

 

خورشید ؟...


احتیاج ، فلسفه محبت ، و محبت، فلسفه زندگی است...

زیر سقف آسمون...روی فرش زمین...

خورشیدو از ما گرفتن...شکر شب ستاره پیداست


عاشقای سیاوش بیان جلو...برین اینجا آلبوم جدیدشو با بهترین کیفیت دانلود کنید...فقط به دلیل سرعت پایین سرورش باید یه برنامه ای مثل download accelerator  داشته باشید...من برنامه رو تو بریف کیس دارم...اگه خواستید بگید...




چی بگم از دل تنگم...

این از کارای قدیمیه...دارم می سوزم...